دور نگه داشتن خودم از غم و اندوه بزرگترین چالشمه بعد از برگشت..
و تو این دوران خاص هر چیزی میتونه به این دیو دو سر اندوهخوار وغمزی وجودم خوراک بده.. یه حرف ساده.. یه نگاه معمولی.. یه برخورد نسنجیده.. هر چیزی..
میشه برای رفع کسالت با دوستان بیرون رفت و این به این معنیه که خودتو در معرض خوراک متنوعی قرار بدی که شاید توش غذایی هم برای اون دیو باشه و میشه خودتو از هر خوراکی دور کنی و حبس خونه بشی که اون موجود شروع میکنه به نشخوار خوراک های اندوهناک قبلی..
در حالی که بغض رو فرو میدم و میخوام بهش اعتنا نکنم به خودم میگم بریم ببینیم چی میشه!
*
**
***
البته که کاملا متوجه شدم کارکردش چطوره و چطور میخواد منو به دام بندازه!
این مایه خوشحالیه و یادم میاره چقدر قوی شدم!