سرگیجه
جمعه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۵، ۰۴:۱۸ ق.ظ
خواب دیدم لب دریا بودم خیلیا بودن، اما من کم کم تو یه شرایط اضطرار قرار گرفتم ناراحت بودم یا باید میرفتم یهو همه چیز شروع کرد به چرخیدن، با همه ماجراها این چرخش و دوران ادامه داشت.. مدت زیادی با گذر از ماجراهای زیادی این حرکت دورانی شدت گرفت و تو یه بخشی از خوابم که به حال مرگ افتاده بودم از یکی یه شیرینی خواستم و اون بهم نداد و برام مرغ آورد.. با دیدن مرغ حالت تهوع بهم دست داد و به خودم گفتم اگه بالا بیارم درست میشه حالم.. با تلاش اول از خواب پریدم و دیدم از شدت سرگیجه سرمو با دستام گرفتم و چرخش از خواب به بیداریم کوچ کرده..
- ۹۵/۰۱/۱۳