ضرورت
وقتی از عشق صحبت می کنیم دقیقا از چه چیز سخن می رانیم؟ امروز برما روشن و واضح است که هیچ دو نفری از کلمات (با بار معنایی محدود و یا نامحدود) دریافت یکسانی ندارند، اما دست کم در مورد جملاتی از قبیل آب می نوشم بشر کمتر به خطا رفته تا جملاتی مانند من به چیزی عشق می ورزم...کلماتی چون عشق، هویت تاریخی شان را به سبب دریافت های گونه گون بشر در طول اعصار کسب کرده اند.. آدمهای زیادی از عشق صحبت کرده اند یا یک بار در طول زندگی خویش در خود نشانه هایی از عاشقی دیده اند.. اما براستی عشق چیست؟ اگر بدنبال پاسخی برای این سوال میگردیم باید حوزه پاسخ را بقدر تمام فرهنگ ها و آدم ها وسیع کنیم.. به نظرم به جای دست گذاشتن روی چنین واژه هایی باید روی واژگانی دقیق تر تأمل کرد و از آنها استفاده کرد .. مثلا به جای اینکه بگوییم من عاشق کسی هستم بگوییم برای من تعامل با آن شخص مهم و ضروری است . ضروری بودن راه را بر همه خطاهایی که از جمله قبل ناشی می شود میبندد. پس شما با کسی خواهید بود که برایش ضروری هستید و برایتان ضروری است بودنش.. مفهومی دقیق و کارگشا..
- ۹۴/۱۰/۲۲